- احمد زیدآبادی
واقعیت این است که آنچه درباره ایشان نوشتهام نه کلامی دروغ با خود دارد و نه کمترین وهم و خیالی به آن راه پیدا کرده است.
به هر حال من جلسهای با مرحوم موسوی اردبیلی داشتم که در آن، عکاس روزنامۀ آزاد آقای عابدی و دوستی به نام ضیغمی در آنجا حضور داشتند. نمیدانم الان این دوستان کجایند و تا چه اندازه جزئیات گفتوگو را به یاد دارند.

آنچه از آن گفتوگو نوشتهام عین واقع است. از قضا ممیزی وزارت ارشاد روی این بخش از کتاب انگشت گذاشت و من مجبور به تعدیل آن شدم. آنچه مرحوم آقای اردبیلی به من گفت علاوه بر آنچه نوشتهام، بدین شرح بود: «مهاجرانی گفت من اسامی را پیش رهبری بردم. ایشان نام احمد محمود را خط زد و گفت بقیه مشکلی ندارد. من هم گفتم مگر من آخوند جناح راست هستم که با من اینطوری استدلال میکنی؟….»
بنابراین، در پاسخ به جناب مهاجرانی میگویم: چه دلیلی دارد که من بخواهم چنین داستانی را از خودم در آورم و یا دربارهاش خیالپردازی کنم؟ علاوه بر این، شما که آنجا نبودید چگونه منکر ماجرا میشوید؟ حرف شما این است که روابطتان با آیتالله موسوی اردبیلی به گونهای بوده است، که این نوع حرفها از او بعید است. بهنظرم به جای دادن نسبت وهم و خیال به من، بهتر بود بر همین نکته تأکید میفرمودید. با منطق استدلالی شما، من هم به نوبۀ خود میتوانم به آنچه شما به از آن مرحوم نقل قول میکنید، نسبت کذب یا خیال بدهم! در هر صورت، مرحوم اردبیلی عین آن سخنان را درباره شما گفت و اگر هم به فرض در این میان نوعی ناسازگاری در منش او نسبت به خود میبینید، اشکال متوجه من نیست.
در مورد روزنامۀ آزاد هم من چیز مشخص و روشنی به شما نسبت ندادهام و از مطرح شدن «شایعات» در این باره سخن به میان آوردهام. حالا به فرض که آن شایعات دقیق نبوده باشد، احضار من به وزارت ارشاد و برخورد به نسبت غلیظ مهرنوش جعفری نیز نتیجۀ دروغ یا خیالپردازی است؟
در این مورد خوشبختانه خودتان در جوابیه روشنگری کردهاید و من چیزی بیش از آن، در کتابام ذکر نکردهام که نیاز به تکذیب از سوی شما داشته باشد. اما اینکه من از حسننیت مهندس یزدانپناه سوء استفاده کردم و روزنامۀ «مناطق آزاد»ش را تبدیل به روزنامهای سیاسی و رادیکال به اسم «آزاد» کردم، خود حکایت غریبی است که بهتر است خودِ آقای یزدانپناه و روزنامهنگاران شاهد بر روند ماجرا درباره آن توضیح دهد. من توضیحات دقیقام را در این باره در کتاب دادهام.
در مورد تلفنتان به آقای رحمتالهی هم من از قضا ماجرا را تا اندازۀ زیادی تلطیف کردهام. در این مورد هم خودِ آقای رحمتالهی حیّ و حاضر است و اگر صلاح بداند میتواند اظهار نظر کند.
در مورد بینیازی سرکار خانم دکتر کدیور از دخالت شما، من نیز با جنابعالی هم نظرم و به همین دلیل هم در کتاب تعجب خود را از این دخالت پنهان نکردهام.