محسن امینزاده
توصیههایی به مقامات عالی و رئیسجمهور در سیاست خارجی و توسعه ملی[۱] ︱ بخش دوم
همچون سایر اصلاحطلبان معتقد به توسعه دموکراتیک، عادلانه، متوازن، پایدار و همهجانبه در ایرانی مستقل، مقتدر، یکپارچه و امن برای همه ایرانیان در چارچوب نظام هستم. اما توسعه و پیشرفت، پدیدههای بشری است که در جوامع مختلف تجربه شده و به نتایج آموزندهای منجر شده است. آموختن از تجربیات دیگران اقدامی ضروری و خردمندانه برای انتخابهای درست در جهت رفع نابسامانیهای کشور و اصلاح اشتباهات دولتمردان و قرار گرفتن در مسیر افتخار و اقتدار ملی است. راهبرد توسعه ملی جمهوری خلق چین، بهرغم دوری ساختار این نظام از ستون اصلی جمهوریت نظام در ایران، آموزههای مهمی برای توسعه ملی ایران دارد.
به مسئولان عالی کشور و آقای رئیسی، پیشنهاد میکنم که بیایید و بهجای کشورهای دیگر دنیا، توسعه را از چین بیاموزید. بهکلی از غرب بهدور است. در شرق جغرافیایی است. کمونیست است و در هماوردی مداوم با آمریکا و مورد علاقه انقلابیون تندرو در ایران. نظامی اقتدارگرا با اختیارات بالای حزب کمونیست و رهبرش است که روزگاری اشتباهات و سیاستهای غلط آنان چین را به سمت فقر مطلق برد و تا لبه پرتگاه کشاند و در وضعیتی قرار داد که از ایران امروز بسیار بدتر بود. اما رهبران چین با اصلاح اشتباهات خود، کشورشان را در مسیر سریعترین فرآیند توسعه اقتصادی بشری قرار دادند.
- از چین بیاموزید که اشتباهات دوران انقلاب ابدی و غیرقابل تغییر نیست. چین ۴۵ سال پیش در وضعیتی بسیار بدتر از ایران امروز قرار داشت؛ اما با اصلاح اشتباهات رهبراناش، کشور در مسیر بزرگترین فرآیند توسعه بشری قرار گرفت.
- از چین بیاموزید که نه اشتباهات رهبران انقلاب الزاماً متعلق به ماهیت انقلاب است و نه تداوم اشتباهاتشان، احترام به انقلاب. اصلاح اشتباهات بزرگ میتواند کشور را همچون چین از فقر مطلق یک ملت، به بالاترین جایگاه اقتصاد جهان برساند.
- از رهبران چین بیاموزید که اقتصاد کشورشان را طی ۴۰ سال ۵۰ برابر بزرگ کردند و به رتبه دوم جهان رساندند. ۴۰ سالی که اقتصاد ایران از رتبه ۲۰ جهان به رتبه ۵۰ سقوط کرد و از یکسوم اقتصاد چین به یک هفتادوهفتم اقتصاد این کشور رسید. و درآمد سرانه ایرانیان که ۹ برابر مردم چین بود به یکنهم درآمد سرانه مردم چین سقوط کرد.
- از رهبران چین بیاموزید که در دوران انقلابشان در خِردستیزی، دانشستیزی، رابطهسالاری، بیگانههراسی و سلطه نظامیان و امنیتیها، بسیار تندتر از انقلاب ایران بودند اما همه اینها را در جهت توسعه ملی، قدرت ملی و امنیت ملی متحول کردند.
- از رهبران چین بیاموزید و سیاستهای توسعهستیز و پیشرفتستیز ایران را تغییر داده و موانع توسعه ملی را بهطور کامل برطرف کنید و باورهای ضدتوسعه را که به فرودهای هولناک اقتصاد ایران انجامیده کنار بگذارید.
- از گام اول توسعه چین بیاموزید و بهصورت واقعی در همه امور شایستهسالاری، دانش و تخصص و شایستهگزینی را جانشین ویژهگزینی، رابطهسالاری، خاصگزینی، امنیتیگزینی، بسیجیگزینی و حراستگزینی کنید.
- از گام اساسی چین در جهت تقویت و جذب دانش و تخصص برای توسعه ملی بیاموزید و با تغییر رویههای گزینشی و امنیتی و حراستی، روند مهاجرت بهترینها را به خارج متوقف و مسیر بازگشت متخصصان و شایستگان را به کشور هموار کنید.
- همچون چین، محیطهای علمی ایران را از سلطه مجموعه نظامیان و همچنین تسلط حراستیها و نمایندگان رهبری و سایر غیرمتخصصان خارج کنید و امور دانشجویان و دانشگاهیان را به اهل علم بسپارید و برای شایستهترینها فرصت ایجاد کنید.
- همچون چین، بوروکراسی کشور را از جملگی ماموران امنیتی، حراستی و… تخلیه و رابطهسالاری و مریدپروری و سیاسیگزینی را از انتصابات کنار گذاشته و مبنا را صلاحیت و دانش و تخصص و شایستگی قرار دهید.
- همچون چین، به سلطه نظامیان بر همه امور کشور پایان داده و آنان را به پادگانها بازگردانید. سپاه و بسیج را از قامت احزاب مسلح خارج کرده و خطوط حائل میان نظامیان و امور سیاسی و اجرایی کشور را همچون چین، و منطبق با نظر امام خمینی با شفافیت ترسیم کنید.
- همچون چین، نظامیان و شبهنظامیان را از دخالتهای پیدا و پنهان در امور سیاسی، سیاست خارجی، امنیتی و اطلاعاتی، اقتصادی، فرهنگی، رسانهای، ارتباطات الکترونیک و فضای مجازی و… خلع و به پادگانها برگردانید.
- همچون چین، محور اقتدار ملی را از اقتدار نظامی به اقتدار اقتصادی منتقل کنید و همچون چین توسعه و قدرت اقتصادی را سرچشمه و پشتوانه سایر منابع قدرت ملی قرار دهید و بپذیرید که ارتش قوي بدون اقتصاد قوي قابل دستیابی و دوام نیست.
- همچون چین، استراتژیهای نظامی-امنیتی و بینالمللی ایران را از تهدیدکنندگی به اعتمادسازی بدل کنید و چهره نظامی و مهاجم کشور را به چهره مدافع تنشزدایی و تعامل جهانی حتی با آمریکا بدل کنید.
- همچون چین، قدرت اقتصادی را محور اقتدار ملی ایران قرار دهید و راهبرد تبدیل ایران به قدرت بزرگ اقتصادی منطقه را دنبال کنید و تفاوتها و تعارضات ملی و منطقهای را ذیل راهبردهای ملی و منطقهای توسعهمحور مدیریت کنید.
- همچون چین، امنیت ملی و منطقهای را بر منافع متقابل و گسترش پیوندهای متقابل اقتصادي با سایر کشورها استوار کنید و از این طریق توسعه اقتصادی ملی و منطقهای را به عامل کاهش تهدیدات و منازعات نظامی بدل کنید.
- همچون چین، محور استراتژیهای خود را دیپلماسی قرار دهید و کنش نظامی ضروری را نیز ذیل دیپلماسی مدیریت کنید.
- همچون چین، پایه توسعه صنعتی را صنایع ملی و نه نظامی قرار دهید و توسعه صنایع نظامی را ذیل صنایع ملی دنبال کنید.
- همچون چین، برای بازدارندگی، دیپلماسی را جایگزین نظامیگری کنید. اختلافات را با کنشهای دیپلماتیک و با حذف مداخله نظامیان رفع کنید و از تبديل اختلاف به بحران و در شرايط بحراني، از تبديل بحران به منازعه نظامی، بپرهیزید.
- همچون چین، به نظامیان و بهویژه سپاه بیاموزید که توسعه اقتصادی را بهعنوان محور اقتدار ملی بپذیرند و در درون ساختارهای نظامی نیز سازگار با چنین نگاهی در جهت دفاع ملی، امنیت ملی و قدرت ملی برنامهریزی و تلاش کنند.
- همچون چین، اهمیت ویژهای برای نقش و سهم ایرانیتباران و ایرانیان مقیم خارج در توسعه ملی قائل شده و سیاستها، رویهها و دافعههای سیاسی-امنیتی گسترده کنونی را در جهت جذب ایرانیان مقیم خارج بهطورکامل اصلاح و تعطیل کنید.
- همچون چین، نظامیان، امنیتیها را از پروندهسازی برای ایرانیان مقیم خارج خلع و با وسعتنظر همه نهادها را نسبت به ارزش والای آنان در انتقال دانش، تکنولوژي، تجربه توسعه و سرمایه به کشور واقف و به جذب آنان مصمم کنید.
- همچون چین، که توسعهاش بهشدت مدیون چینیتباران مقیم خارج است، نسبت به جذب تمامی تحصیلکردگان و محققان و دانشمندان و صاحبان سرمایه ایرانی مهاجر اقدام کنید و مشوقهای مهم و اطمینانبخشی برای بازگشت آنان فراهم کنید.
- همچون چین با اعتمادسازی واقعی و اصلاح قوانین، رویهها و مقررات، امنیت سرمایهگذاری در کشور را افزایش دهید. ابتدا با اعتمادسازی واقعی، روند بسیار شتابان خروج سرمایه از کشور را متوقف و در درجه بعد آن را به بازگشت سرمایه ایرانیان به کشور بدل کنید.
- همچون چین روابط خارجی و دیپلماسی را بهصورت واقعی به خدمت اقتدار ملی و توسعه ملی درآورید و بپذیرید که تدبیر دائمی در مواجه با دشمن و رقیبی چون آمریکا، منافاتی با مذاکرات دائمی و روابط بسیار فعال و گسترده دو کشور ندارد. از چین بیاموزید که حضور هزاران دیپلمات فعال چینی و آمریکایی در سفارت چین در آمریکا و بالعکس، با مواجهه مقتدرانه دائمی با آمریکا نهتنها هیچ منافاتی ندارد، بلکه جزو مقتضیات مواجهه مقتدرانه است.
[۱] این مقاله بخش دوم توصیههای به نظام و دولت رئیسی برای آموختن از آموزههای توسعه ملی سایر کشورها (اینجا توسعه یا پیشرفت اقتصادی چین) است که تفصیل آن در مقاله «استراتژی توسعه ملی؛ چین یا کره شمالی» در شماره هفتم ماهنامه مشق فردا منتشر شده است.