سعید حجاریان
مدتهای مدیدی است که موضوع آقای «ب-ز» وِرد زبانهاست و مسئولین قضایی هریک سخنی درباره او گفتهاند؛ گاه میگویند عنقریب اعدام خواهد شد گاه میگویند تا تسویه نهایی بدهیهایش اعدام نمیشود و گاه شاهد جدیدی پیدا میشود و خلاصه این قصه ادامه دارد. هرگاه که اسم ب-ز به گوشام میخورد به یاد اصطلاح «بز فراری» میافتم؛ بز فراری در فرهنگ یهودیت عزازیل نام دارد. دهخدا هم در فرهنگ خود آن را بزی میداند که گناهان بنیاسرائیل را با خود حمل میکند و سپس به وادی لمیزرعی رها میشود. در فرهنگ مسیحیت نیز به بز فراری (scapegoat) میگویند و آن را موجودی میدانند که همه مسئولیتها را به گردنش انداخته و سپس او را از صحنه گریز میدهند.
در سیاست، فیالواقع، این اصطلاح برای پوشاندن مقولهای بهنام (dirty hands) است. یعنی جایی که افراد زیادی مسئولاند، دستهای زیادی آلوده هستند و میخواهند کاسهکوزه را بر سر فردی بشکنند و از صحنه خارجاش کنند و بگویند دست ما پاک است. بنیاسرائیل در قرآن به پیامبر اسلام حرفی زدهاند تحت این عنوان که «وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً» جواب پیغمبر به آنها این بود که «أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا»؛ یهودیان میگفتند جزء ایام قلیلی آتش آن دنیا ما را لمس نخواهد کرد و خداوند در جوابشان میگوید آیا با خدا عهدی بستهاید، آیا قراردادی بین شما و خدا بسته شده است که چنین محکم ادعای قوم برتر میکنید و خود را امت ناجیه میدانید؟ یهودیان چون فکر میکردند قوم برگزیده خدا هستند چنین تصوری از خود داشتند و سالی یک بار عزازیل را که همان بز فراری باشد، توسط خاخام خود مهیا کرده و کلیه گناهان خود را بر سر او میریختند و آن را در بیابان رها میکردند و به این ترتیب گمان میکردند که صدقه دادهاند و گناهشان از بین رفته است.
امروزه دیگر از این قصهها خبری نیست اما ریشههای تاریخی آن به شکلی سیاسی باقی مانده است. بهعنوان مثال همین چند وقت پیش، آقای مایک فیلین بهعنوان کسی که قبل از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، با روسها تماس گرفته و تعهداتی از جانب کمپین ترامپ به آنها داده بود با اینکه مشاور امنیت ملی شده بود بهعنوان بز فراری از کار برکنار شد. یعنی ترامپ و وزیر دفاعاش و دیگران همه گناهان را به گردن فیلین انداخته و وی را قربانی کردند تا خود را تبرئه کنند. اصطلاحاً به این کار در عرف آمریکاییان میگویند (plausible deniability) که ترجمه آن میشود انکار موجّه و مسموع. یعنی آقای ترامپ و وزیر دفاع و بقیه تیماش میتوانند اعلام بیخبری کنند و همزمان بیخبریشان را موجّه جلوه دهند. خانم نانسی پلوسی، رهبر فراکسیون دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا نیز چنین وضعیتی را تأیید و در مصاحبهای فیلین را بز فراری نامید که همه بدبختیها سر او شکسته شده است تا بقیه از بار مسئولیت شانه خالی کنند.
گمان نکنیم که بز فراری متعلق به یهود و نصاراست؛ بحمدالله در کشور خودمان انواع بزهای فراری وجود داشته و دارد. یک نمونه آن سعید امامی است که گفتند در زندان با داروی نظافت خودکشی کرده و بعد هم او را متهم ردیف اول نامیدند و به این ترتیب پرونده بسته شد. دیگری آقای محمود خاوری است که معلوم نشد چگونه با آن سابقه سیاه از کشور خارج و به غرب پناهنده شد و چه کسانی در فراری دادن او سهم و نقش داشتند تا خود به چنگ قانون نیفتند. نمونه دیگر فردی که در هشتساله ریاستجمهوری خود (۱۳۹۲-۱۳۸۴) به همراه تیم همراهاش خسارات متعددی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و… برای کشور به بار آورد و حالا خانهنشین شده و همه مصیبتها بر سر او خراب شده است.
آخرین مورد هم آقای «ب-ز» است که همه مسئولین فعلی میپرسند مگر میتوان این همه پول نفت و دلار را یک نفر بدون پشتوانه و حمایت بهتنهایی خورده باشد؟ و میگویند نمیشود فقط او را محاکمه و بعد اعدام کنیم و بقیه افراد را از زیر ضرب به در ببریم. من قبلاً نیز گفتم بودم که ما از اعدام آقای «ب-ز» طرفی نخواهیم بست او باید زنده باشد تا همدستان خود و همچنین مدیرانی را که اجازه چنین تاختوتازی به او دادند، معرفی کند. از این گذشته باید متذکر شد که اعدام «ب-ز» نیز برای کشور پول نمیشود پس بگذارید یکبار هم که شده این بز را فراری ندهیم.
همانگونه که بنیاسرائیل خود را قوم برگزیده میدانستند و خداوند در مقام توبیخ از زبان پیغمبرش به آنها فرموده است که آیا شما با خدا عهدی بستهاید، ما که خود را فرقه ناجیه میدانیم نیز مشمول همین خطاب میشویم و باید گفت اگر تعداد بزهای فراریمان زیاد شود ما نیز به سرنوشت بنیاسرائیل دچار خواهیم شد.
منبع: هفتهنامه صدا – شماره ۱۰۷