- مریم نورائینژاد

«شیعیان متقدم» تألیف محمدحسین افراخته در ۲۷۶ صفحه؛ تاریخ اجتماعی شیعیان در پنج قرن نخست را بررسی میکند. کتاب مجموعهای از پنج مقاله است که بنابر ادعای مؤلف در مقدمه، بنا دارد تاریخ اجتماعی شیعه را در پیوند با مفهوم سرمایه و تعریف آن از نظر پییر بوردیو بررسی کند. مؤلف در مقدمه کتاب اذعان میکند که تلاش کرده با الهام از اصل نظریه بوردیو در خصوص سرمایه؛ سرمایه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نمادین جامعه شیعه در قرون آغازین را مطالعه کند.
تاریخ اجتماعی شیعیان و نسبت آن با اشکال سرمایه
تاریخ اجتماعی هر ملتی نیازمند توجه به تمامی علل و عواملی است که در فرایند شکلگیری آن، دخیل بودهاند. از جمله این عوامل، توجه به کارکردهای دین و مذهب است که از مؤلفههای بسیار تاثیرگذار در تاریخ اجتماعی و هویت ملتهاست. دین و باورهای مذهبی بهعنوان یکی از عناصر اساسی تاریخ اجتماعی شامل نهادهای مذهبی، آداب و آئینهای مذهبی، باورهای مذهبی و نمادهای مذهبی بوده و از جمله ستونهای اصلی تاریخ اجتماعی است.
تاریخ اجتماعی بر خلاف جریان جاری (mainstream) تاریخ که دربرگیرنده تاریخ فرادستان و حکومتگران است، به تاریخ فرودستان و نقش اجتماعی آنها توجه میکند. در واقع، رویکردهای نو در تاریخنگاری، بهجای توجه و تاکید صِرف بر جنبههای سیاسی یا سیاستاندیشانه، بر نگاه و گرایش جامعهشناسانه در تاریخ تاکید میکند. به بیان دیگر، تاریخ اجتماعی با رویکرد جدید به جای پرداختن به صاحبان قدرت به بررسی گرایشهای فکری و اخلاقی و سبک زندگی تودههای مردم میپردازد.
کتاب «شیعیان متقدم» با پنج مقاله به نامهای «کتابهای اصحاب امامان سرمایههای فرهنگی شیعیان»، «هویت اجتماعی شیعه امامیه در قرون متقدم«، «گستره جغرافیایی قدرت اجتماعی شیعه»، «تأثیر اجتماعی حرمهای ساخته شده بر قبر امیرالمومنین(ع)» و «نقش تجارت در اشاعه تشیع در فارس با الهام از اصل نظریه بوردیو در خصوص سرمایه؛ سرمایه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شیعیان» را مورد مطالعه قرار میدهد. این مطالعه به دور از روشها و جریانات جاری مطالعات تاریخی، سعی کرده بر نگاه و گرایش جامعهشناسانه در تاریخ شیعه تاکید کند.
اینکه مورخی تلاش کند تاریخ اجتماعی یکی از مذاهب اسلام را از منظر نظریه نوینی همچون «سرمایه» بوردیو مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، ایدهای قابل تحسین است. جسارت تمرکز بر تاریخ از منظر نظریات نوین جامعهشناسانه، نویددهنده تحلیلی است که هم ابعاد تاریخی را پوشش میدهد و هم جنبههای جامعهشناسانه یک دوره تاریخی را از قلم نمیاندازد. برای اجرای درست و علمی چنین ایدهای، تعریف نظریه سرمایه بوردیو و شرح انواع آن از جمله ضرورتهایی است که برخی آن را «چارچوب نظری پژوهش» نام گذاردهاند. جای این چارچوب نظری در کتاب «شیعیان متقدم» خالی است. به عبارت دیگر اگر مخاطبی اطلاع قبلی از نظریه سرمایه بوردیو نداشته باشد، نمیتواند متوجه ارتباط مقالات کتاب با اشکال مختلف سرمایه شود.
لازم بود، مؤلف با هدف پیادهسازی یک کار علمی؛ تعاریفی هرچند محدود از این مفاهیم اجتماعی به کار خود افزوده، دیدگاه و میزان پذیرش خود از این تعاریف را به مخاطب منتقل کرده و سپس به بررسی نسبت زندگی اجتماعی «شیعیان متقدم» با مفهوم نوین سرمایه میپرداخت. فقدان چنین چارچوب نظری علاوه بر رخداد ضعف پیوند عملی بین تاریخ شیعه و مفهوم سرمایه بوردیو؛ باعث شده جهتگیری کتاب بیشتر در حد یک جهتگیری توصیفی باقی بماند تا یک جهتگیری تحلیلی و علمی.
مقالات کتاب دربردارنده شواهد فراوان و مصادیق مختلفی از تاریخ شیعیان متقدم است که به دلیل نبود تحلیلهای رفت و برگشتیِ مفهومی و مصداقی با نظریه اصلی جامعهشناسانه مدنظر مؤلف، در وادی توصیف متوقف شده و نسبتی بسیار دور با تحلیل دارد. در واقع نویسنده با ارائه شواهد تاریخی در ذیل هر عنوان، تنها به روایت و توصیف اکتفا کرده است.

اگر مطابق نظریه بوردیو بپذیریم، سرمایه بسته به عرصهای که در آن عمل میکند به سه شکل اساسیِ سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی ظاهر میشود؛ لازم است مصادیق آنها را در جای جای کتاب ببینیم. بهعنوان مثال در مقاله «گستره جغرافیایی قدرت اجتماعی شیعه»، از تعهدات اجتماعی شیعیان، پیوندها و ارتباطات آنان تحلیلهایی ببینیم که نشانگر وضعیت و میزان سرمایه اجتماعی شیعیان متقدم باشد اما، عبارت سرمایه اجتماعی حتی برای یکبار هم در این مقاله به کار گرفته نشده است.
توانایی ابراز علنی شعائر مذهبی توسط شیعیان در قرن چهارم، با مثالهای فراوان و تأکید بر عبارت «حی علی خیر العمل» در اذان، توسط مؤلف بهعنوان نماد شیعه و اصل مهم قدرت اجتماعی شیعیان به درستی مورد تاکید قرار گرفته اما، از تحلیل ارتباط این قدرت با مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان منبع واقعی یا بالقوهای که حاصل شبکهای بادوام از روابط متقابل اجتماعی باشد، خبری نیست.
در حالیکه قرار بوده است کتاب، تاریخ شیعیان را از منظر جامعهشناسی و مشخصاً یکی از نظریات نوین جامعهشناسانه بررسی کند؛ سرمایه اقتصادی بهعنوان اولین و ملموسترین شکل از سرمایه مورد اشاره قرار نگرفته است. مقاله پنجم کتاب با عنوان «تاجران شیعی سفیران فرهنگی: نقش تجارت در اشاعه تشیع در فارس» به نظر مرتبطترین مقاله با زمینههای سرمایه اقتصادی است. چکیده مقاله اذعان میکند نقش تجارت در اشاعه تشیع مورد بحث خواهد بود. تجارت شیعیان با فارس و مواد مورد تجارت، اسامی تاجران و نحوه کار آنها و همچنین تشویق ائمه اطهار (ع) به تقویت بنیه اقتصادی شیعیان، محورهای اصلی این مقاله هستند. اطلاعات تکمیلی خوبی هم در خصوص نحوه تجارت با فارس و افزایش جمعیت شیعیان در فارس داده میشود اما، این مقاله هم از ارائه تحلیل در خصوص اینکه تجارت و سرمایه اقتصادی شیعیان چگونه توانسته در قرون نخستین، باعث توسعه امور دینی و گسترش تشیع شود، بازمانده است.
مؤلف در مقاله «هویت اجتماعی شیعه امامیه در قرون متقدم»؛ قرنهای چهارم و پنجم را اوج دوران قدرت و استیلای سیاسی و مذهبی شیعه بر جهان اسلام به شمار آورده و به درستی فرصت ابراز علنی عقاید و انجام مناسک مذهبی تحت حمایت سیاسی دو دولت آل بویه در بغداد و فاطمیان در مصر را نقطه عطف شکلگیری هویت اجتماعی شیعه قلمداد کرده است. اجرای آیینهای اجتماعی و سبک زندگی را از مهمترین شاخصههای فرهنگی شیعیان دانسته و برگزاری مراسم مناسبتی همچون جشن عید غدیر و عزاداری روز عاشورا را عناصر هویتساز شیعه تلقی میکند ولی در نهایت در تشریح اینکه برگزاری هر یک از این مراسم نشان دهنده کدام یک از اشکال سرمایه برای شیعیان بوده، توفیقی نداشته است. وی قصیده مشهور «تتریه» سروده ابن منیر طرابلسی را -که نشان دهنده تضادهای هویتی دو مکتب تشیع و تسنن است- ملاک قرار داده و بر مبنای آن بسیاری از تقابلهای موجود در جامعه آن روز را مورد اشاره قرار داده است. از نظر مولف قصیده تتریه به خوبی نشان میدهد ادبیات و متون نظم و نثر چگونه محمل انتقال فرهنگ و ابزار شناخت آنهاست. بسیاری از باورها یا آیینهایی که در این قصیده بیان شده، توسط ائمه اطهار (ع) شکل داده شده و به جامعه شیعیان کمک کردهاند ضمن حضور در متن جامعه سنی، نمادهای مشخصی برای تمایز مسیر خود از عامه داشته باشد. خاستگاه عناصر هویتی شیعیان متقدم در قصیده ریشهیابی و نشان داده شده که بسیاری از اعتقادات در روایات رسیده از اهل بیت (ع) بنیان نهاده شده است. اما اینکه ریشه اعتقادات شیعیان در روایات اهل بیت (ع) نشانگر کدام یک از اشکال سرمایه مدنظر بوردیو است، سوالی است که بدون جواب میماند. به عبارت دیگر بازهم نسبت قصیده تتریه ابن منیر بهعنوان یکی از مشهورترین قصاید در طول تاریخ اسلام و گزارش دهنده اصلی تضادهای اجتماعی موجود در جامعه آن روز و متمایز کننده هویتی شیعیان، با سرمایههای فرهنگی و اجتماعی شیعیان متقدم مورد تجزیه و تحلیل مؤلف در این مقاله قرار نگرفته است.
تنها مقاله کتاب که از تحلیل برخوردار است و تا حدودی توانسته داراییهای شیعیان متقدم را از منظر جامعهشناسانه مورد بررسی قرار دهد، مقاله اول کتاب با عنوان «کتابهای اصحاب امامان سرمایههای فرهنگی شیعیان» است. مؤلف، به درستی حدیث را نماد سرمایه فرهنگی در نظر گرفته و با شواهد و مثالهای فراوان حدیثنویسی در میان شیعه و مشخصاً کتاب عبیدالله بن علی حلبی را منبع معتبری در علم حدیث شیعیان میداند. اگر ماهم همچون بوردیو کتابها، تصاویر و لغتنامهها را حالت عینیت یافته سرمایه فرهنگی در نظر بگیریم، درخواهیم یافت رویه معمول شیعیان در کتابت حدیث و انتقال مکتوب آن به نسلهای بعدی، برخلاف انتقال سینه به سینه حدیث توسط اهل تسنن، مصداق بارزی از سرمایه فرهنگی است.
در واقع نویسنده، تحدیث در میان شیعه و کتابهای حدیث را نماد سرمایه فرهنگی در نظر گرفته و با ارائه شواهد مختلف از این کار، کتاب عبیدالله بن علی حلبی را نمادی از سرمایه فرهنگی شیعیان متقدم دانسته است. تجزیه و تحلیلهای این مقاله در خصوص نسبت حدیثنویسی و به جریان افتادن سرمایه فرهنگی در میان شیعیان متقدم از جمله تحلیلهای جامعهشناسانهای است که شایسته بود چهار مقاله دیگر کتاب نیز از آن بهرهمند باشند. توجه علما و محدثان شیعه به این کتاب با شواهد فراوان تاریخی، مورد اشاره قرار گرفته و مؤلف نشان داده است، ویژگیهای خاص این کتاب، آن را تبدیل به یکی از معتبرترین کتابهای حدیثی شیعه کرده است. کتاب معتبری که حضور پررنگ عبیدالله حلبی در کتابهای حدیثی شیعه را رقم زده و باعث تصریح محدثان و فقهای بسیاری به اشتهار کتاب شده است.
در مجموع دادههای موجود در این کتاب، بیشتر دادههایی تاریخی است و مباحث کتاب، نسبت بسیار دوری با جامعهشناسی تاریخ دارد. دادههای تاریخی که در جای خود بسیار ارزشمند هستند و از منابع معتبر گردآوری شدهاند اما، فاصله بسیار زیادی با تجزیه و تحلیل علمی جامعهشناسانه دارند.
شکل کتاب «شیعیان متقدم»
علاوه بر نقدهای محتوایی مذکور، شکل کتاب «شیعیان متقدم» نیز شایان توجهاتی است که ویرایش صوری-زبانی مجدد اثر را الزامی میکند. نشر نگاه معاصر بر روی جلد کتاب عبارت شیعهشناسی را قید کرده و عطف کتاب نیز در کنار شیعهشناسی، شماره یازده را همراه دارد. لازم است اگر ناشر اقدام به چاپ سریالی کتابهایی با موضوع مرتبط مینماید و با شماره دادن، قصد نظمدهی به کتابهای منتشر شده خود را دارد؛ توضیح کوتاهی از این برنامه را در ابتدای کتاب به مخاطب ارائه دهد. متأسفانه کتاب، فاقد یادداشت ناشر است. یادداشتی که دلایل ناشر برای انتخاب و چاپ کتاب را برای مخاطب تشریح و کار مخاطب را برای برقراری ارتباط با محتویات کتاب آسانتر کند. فقدان شرحی از هدف ناشر از دلایل انتخاب این اثر سبب شده است رویارویی مخاطب با کتاب بسیار سریع و با ناآمادگی ذهنی مخاطب همراه شود. علاوه بر آن، نویسنده کتاب نیز برای مخاطب ناآشنا باقی مانده است. به دلیل عدم توضیحات ناشر، مخاطب نمیداند مؤلف، متخصص در کدام یک از حوزههای تاریخ یا فقه بوده و چه نسبتی با جامعهشناسی دارد.
کیفیت چاپ و صحافی کتاب قابل قبول است اما از انتشارات پرکار و بزرگی مانند «نگاه معاصر» انتظار میرود، مواردی چون پیشگفتار یا یادداشت ناشر و توضیحات پشت جلد را مدنظر قرار دهد و بداند، ارزش هر اثر انتشاراتی علاوه بر محتوای قابل توجه درون کتاب، وابسته به رعایت اصول نشر در شکل و ظاهر کتاب نیز هست.
با توجه به اینکه مخاطب اصلی این کتاب فارسی زبانها هستند، لازم است تمامی عبارات عربی به کار رفته در متن، به شکل لفظ به لفظ به فارسی ترجمه شود. هرچند مؤلف با این توجیه که این عبارات به طور کامل توضیح داده شده، نیازی به ترجمه لفظ به لفظ عبارات ندیده اما لازم است معنای فارسی عبارات نیز ذکر شود تا مخاطب ناآشنا به زبان عربی هم بتواند به فهم بهتری از متن برسد. به عنوان مثال در صفحات ۱۷۹ و ۱۸۰ پنج عبارت مطلقاً عربی به کار رفته که در پینوشتهای فصل نیز به فارسی ترجمه نشدهاند. ترجمه قصیده ابن منیر دارای اشکالات ویرایشی و شکلی بسیاری است که لازم است مورد توجه دوباره ناشر قرار گیرد.
همانگونه که در ابتدای مطلب هم گفته شد، نگاه به تاریخ از زاویه دید نظریات جامعهشناسی تاریخنگاری را از صرف تمرکز بر روی طبقات بالایی جامعه جدا کرده و سبب میشود همه طبقات اجتماعی مورد ملاحظه قرار گیرند. چنین نگاهی با جسارت تمرکز بر تاریخ از منظر نظریات نوین جامعهشناسانه، نویددهنده تحلیلی است که موضوعات تاریخی همچون «شیعیان متقدم» را شایسته تحلیلهای میان رشتهای علاوه بر تحلیلهای صرف تاریخی میکند.